آرمیتاآرمیتا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

خاطرات آرمیتا دختر گلم

اولین پست سال 92 - 25 ماهگی

  سلام به بهونه قشنگم عید نوروز بر همه مبارک باشه انشالله سال خوشی برای همه آرزو میکنم خیلی سر سفره هفت سین برای همه دعا کردم انشالله همه به آرزوهای زیبایشان برسن عزیز دلم امسال سومین سالی هست کنارمان هستی سال ۹۰یک ماهه        سال ۹۱ سیزده ماهه  سال       ۹۲ بیست و پنج ماهه یک فروردین ۲۵ ماهگی آرمیتا جونه مبارکت باشه گل قشنگم عزیز دلم خیلی از شعر ها را یاد گرفته حتی خلاصه داستانهایی که میخونم میگه نمیدونی چقدر ذوق میکنم وقتی شیرین زبونی میکنی انشالله بعدا میام این پست تکمیل میکنم  این روزها کمی سرم شلوغه میام زود کاملش میکنم   از مریم ج...
1 فروردين 1392

عکسهای آتلیه _ خداحافظی با سال 91

        انشالله همیشه شاد و خندان باشی زیباترینم اولین عکس پرسنلی برای دفترچه بیمه گرفتیم قربونش برم همه عکسهایت روی شاسی گذاشتم به دیوار خونه زدیم همش میگی عکسهای منه آرمیتا ۱۷  مروارید یعنی پنجمین دندان آسیاب ۲۱ اسفند رویت شد فک بالا سمت چپ مبارکت باشه دخترم بهار ثانیه ثانیه می اید… و اینجا کسی هست که به اندازه شکوفه های بهاری برایت آرزوهای خوب دارد…   خدا را شاکرم این سومین سالی هست کنارمان هستی و هرسال بهار یه رنگ و بوی دیگری برامون داره توی این روزای آخرسال 
٢ تاجمله هست که بایدبگم ١- تشکربرای بودنت درسال گذشته ٢- آرزوب...
1 فروردين 1392

بدون عنوان

تولد پروانه ای آرمیتا عسلی     تولد                         تولد   تولــــدت مبــــارک      تولـــــدت مـــبارک بیا شمعا رو فوت کن که صــــــد سال زنده باشی تولد  تولد  تولدت  مبارک ، مبارک  مبارک  تولدت  مبارک   بیـــــا شمـــعا رو فوت کـــن  که صـــد سال زنــــده باشی    تولدت مبارک تولدت مبارک       تولدت مبارک تولدت مبارک   تولدت مبارک تولدت مبـارک &nbs...
22 اسفند 1391

تولد بابایی مهربون - تشکر ویژه از دوستان گلم

تولد بابایی مهربون - تشکر ویژه از دوستان گلم     تو وجودت واسه من یه معجزه ست مثل تو هیچ کجا پیدا نمیشه روز میلاد قشنگت میمونه توی تقویم دلم تا همیشه تولدت مبارک امروز خورشید درخشان‌تر است و آسمان آبی‌تر نسیم زندگی را به پرواز می‌کشد و پرنده آواز  جدید می‌سراید امروز بهاری دیگر است در روز تولد مهربان‌ترین در میلاد کسی که  چشمانم با  حضورش بارانی است امروز را شادتر خواهم بود و دلم را به میهمانی آسمان خواهم برد جشنی برای میلادت بر پا خواهم کرد تمامی گلها و سبزه‌ها در میهمانی ما خواهند سرو...
22 اسفند 1391

جشن تولد کوچولو - دیدار با آرشیدا دوست وبلاگی _ یه روز خوب جمعه

جشن تولد کوچولو - دیدار با آرشیدا دوست وبلاگی _ یه روز خوب جمعه سلام بهونه قشنگم برای نفس کشیدنم  عزيزم روز۱ اسفند برات يه تولد کوچولو برات گرفتم يه کيک درست کردم با ماماني جشن گرفتيم دختر خوشگلم مگر گذاشتي ازت عکس بگيرم همش در حال شيطنت بود يا دست به کيک ميزدي يا شمع ها تا روشن ميکردم زود فوت ميکردي شايد نزديک ۳۰ تا عکس گرفتم۵ تاش خوب شده کمي ماشالله خيلي شيطون شدي دست به هر چيزی ميزني هر جا که ميريم از موقعي وارد ۲سال شدي خيلي ماشالله شيطون تر بلبل زبون شدي چند تا شعر هم ياد گرفتي بعدا ميام مينويسم ۳ اسفند شب با بابايي رفتيم پاساژ کارون با چهارمين دوست وبلاگيمون آشنا شديم  زهره ج...
22 اسفند 1391

تولد 2 سالگی گل زندگیم

تولد 2 سالگی گل زندگیم     تولدت مبارک تک بهار زندگیم   دختر زیبایم چقدر زود گذشت این۲۳ماه  که هر لحظه با تو بودن برام دنیایی ارزش داشت انگار همین دیروز بود تو فصل زیبای زمستون به دنیا اومدی با حضورت گرما را به خونه آوردی دخترم ،آرميتا عزيزم تو يک هفته زودتر از زماني که تعيين شده بود پا به اين دنيا گذاشت تا اينکه بالاخره ساعت 7 صبح روز يکشنبه 1 اسفند ماه در بيمارستان اميرالمومنين به دنيا آمدي  در هنگام تولدت به هوش بودم و اولين نفري بودم که صدا ي زيبايت را شنيدم بعد خاله ماماني آرميتا را نشانم دادنميدوني چه حس زيبايي بود حس مادر شدن بعد خاله شما را برد نشان بابايي و مامانجوني ...
22 اسفند 1391

بدون عنوان

خاطرات گذشته از آرمیتا گلی قبل از تولد 2 سالگی     قشنگ ترین آفریده خدای مهربون سلام روز شمارم واسه رسیدن روز میلادت آغاز شده نزدیک دو سال از بودن با تو میگذره با بودنت واقعا خوشحال و خوشم آخه تو خودت نمی دونی که بهترین هدیه خدایی تنها ۲روز دیگه مونده تا تولد دو سالگیت را با هم جشن بگیریم حالا میخوام تغیراتی که در هر ماه کردی برای خودم یاد آوری کنم چه روزهای زیبایی را گذراندم ۱ ماهگی یک ماهگی بیشتر گریه میکری وقتی سر حال بودی برامون میخندی ۲ماهگی ۲ ماهگی کم کم شروع کردی با زبون خوشگلت کمی حرف زدن ۳ماهگی  ۳ماهه بودی  به کمر  میچرخیدی ر...
22 اسفند 1391

دزد اومده تو خونه _ برای اولین بار رفته

دزد اومده تو خونه _ برای اولین بار رفته سلام گل مامان ببخشید چند روز بیشتر به تولدت نمونده اما نتونستم بیام برات مطالب بنویسم   عزیز دلم اتفاقی افتاد اصلا حوصله کاری رو دیگه ندارم ۱۹ بهمن پنجشنبه شب دزد اومد خونمون ساعت ۱۱:۳۰ شب از خونه زدیم بیرون بعد بابایی ساعت ۱۲ شب برگشت خونه کار داشته میببینه همسایه ها دم در بودن در خونه باز هستش وقتی میفهمه خیلی نگران میشه چون تمام طلاهایمان  سر میز آرایش بود حتی مال شما خدا خواسته بود کور بشه نبینه فقط تو کیف سامسونت بابایی قفلش را شکسته بود یه سکه طلا برای خانم طلا خریده بودم برده بود بعد بابایی میره آگاهی خبر میده میاد بعد اومد دنبال ما از خونه باباجون ا...
22 اسفند 1391

ولنتاین مبارک

ولنتاین مبارک       قلبمو هدیه می دم بهت . مواظبش باش . نه به خاطر اینکه قلبمه به خاطر اینکه تو توشی عزیزم ولنتاین مبارک عسلم م م من به دو چیز عشق می ورزم یکی تو و دیگری وجود تو ، به دو چیزاعتقاد دارم یکی خدا ودیگری تو ، من در این دنیا دو چیز میخواهم یکی تو ودیگری خوشبختی تو   [ پنجشنبه بیست و ششم بهمن 1391 ] [ 6:39 بعد از ظهر ] [ مامان آرمیتا ] [ 4 نظر ] ...
22 اسفند 1391