عید مبعث مبارک
خاطراتی که میخام بنویسم روز عید مبعث اتفاق افتاده
دخملی عزیزم مامانی وقت نکرده بود بیاد برات بنویسه
عسلی مامانی برای اولین بار رفته بود جشن نامزدی دختر خاله بابا لیلا گلی فرشته مهربونم خیلی خوب بود فکر میکردم تو سرو صدا اذیت بشه
برعکس بود همش میخندید یا میخابید از ساعت ۸ رفتیم ساعت ۳ آمدیم خانه. امروز تولد خاله اکرم هم بود و عمو رضا بعد از ۲ ماه از تهران اومد.
نوشته شده در شنبه یازدهم تیر 1390ساعت 2:47 قبل از ظهر توسط مامان آرمیتا|
آرشيو نظرات
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی