خنده رو:
برای اولین بار روسری سر آرمیتا گلی کردیم
وقتی که رفته بودیم برای گردش به باغملک خیلی با صفا بود کنار یه رودخانه زیبا و درخت های انار بودیم
اما آرمیتا گلی خیلی بی تابی کرد چون آفتاب پوست صورت لطیف گلی رو سوزاند.
نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم تیر 1390ساعت 3:1 بعد از ظهر توسط مامان آرمیتا|
آرشيو نظرات
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی