آرمیتاآرمیتا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات آرمیتا دختر گلم

سوراخ کردن گوش

1391/11/5 19:21
نویسنده : مامان آرمیتا
214 بازدید
اشتراک گذاری
 

عزيز دلم ببخشيد توي اين چند روز نتونستم بيام برات مطلبي بزارم
هستي مامان مريض بود همش تب داشتي و نق ميزدي توي اين يه هفته اصلا غذا نخورديkrank2.gif

 درد و بلات بخوره تو جون مامان كه اين جوراذيت نشيشکلکـــ های آینـــ ـ ـاز
دكتر هم رفتيم گفت به خاطر دندانهايش هست  و وزنت خيلي كم شده بود
مطلب مهمي كه ميخواهم برايت بنويسم كه خيلي مامان و بابا  ذوق كردند
روز چهارشنبه رفتيم گوشهايت را سوراخ كرديم
رفتيم مطب دكتر با بابايي و مامانجون اول خوابيدي

 وقتي رفتيم پيش دكتربيدارت كردند تا مواد بي حسي برات بزند
بعد گلي بغل بابايي بودي اولي گوشت را كه سوراخ كرد يه عالمه گريه كرد
بابايي دورت داد كمي كه ساكت شدي دومين گوش دخترم سوراخ شد
خلاصه گوشواره هاي خوشگل و زيبا رفتن داخل گوش ناز گلي
چهره اش دخترانه تر شد فداي دختر زيبايم بشم

شب  بابايي برای باباجون اينا به خاطر اين شب زيبا بستني خريد خورديم شيرين عسلم  

مبارکت باشه بهترین هدیه زندگیم

               

          

                     

                   

 

نوشته شده در جمعه بیست و نهم مهر 1390ساعت 7:44 بعد از ظهر توسط مامان آرمیتا| آرشيو نظرات
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)