بدون عنوان
سلام به عشق زندگيم
شرمنده مامان اينقدر دير به دير ميام اينقدر وابسته مامان هستي توي خونه بايد بغلم باشي
کمي که ميخوابي بتونم کارهايم را بکنم اصلا ديگه وقتي ندارم پاي نت بشينم
از همه دوستان گلم معذرت ميخوام بهشون دير به دير سر ميزنم
عزيز م روز شنبه گذشته ۱۸ شهريور با هم رفتيم رشد برايت کتاب و اسباب بازي که مخصوص ۱۸ ماهگي
کودک باشه بخرم چون مرتب من برات کتاب و اسباب بازيهاي که مخصوص سنت باشه میگیرم هر ماه
همش دست ميزدي به اسباب بازيها همشون ميخواستي داد ميزدي من يعني مال من با بابايي رفتي بيرون
خلاصه براي دخملم پازل ۲ تکه خريدم خيلي جالبه البته مخصوص سن ۲ سال بود چون دارم با آرميتا حيوانات
رنگها را کار ميکنم به خاطر همين گرفتمش و ۴ تا کتاب خريديم براي خودم هم کتاب چگونه با کودکم رفتار کنم
روز دوشنبه ۲۰ شهريور رفتيم دکتر اطفال به خاطر بي اشتهايت اصلا غذا نميخوري شربت زينک پلاس و آمپول
دي ۳نوشت چون خيلي ضعيف هستي مرتب تا راه ميري ميفتي گلم استخوان بنديت به خاطر کمبود کلسيم
و غذا نخوردن کمبود ويتامين داري اين آمپول را نوشت دردت تو جونم بمیرم مامان برات
خدا را شکر کمي بهتر شدي از موقعي داري ميخوري اشتهايت اما باز هم شب ها تو خواب گريه ميکني
دکتر گفت به خاطر اينکه غذا نميخوره اينجور هستي مدام تا صبح شير ميخوري نميزاري بخوابيم
دکتر گفت بزار گريه کنه اما بهت شير ندم تا غذا بخوري اما من طاقت ندارم اينکار کنم بهت شير ميدم
شايد در کل شبانه روز ۳۰ تا ۴۰ بار شير ميخوري براي اين سن بايد ۳بار شير داد در طول شبانه روز
روز چهارشنبه ۲۲ شهريور رفتيم نمايشگاه پاييزه برات استوانه هوش و خمير بازي گرفتم
بعد هم رفتيم پارک تاب بازي کردي شب رفتيم خونه باباجون اينا براي شام
روز جمعه هم رفتيم براي ناهار خونه باباجون اينا شب هم رفتيم بله برون دختر دايي بابايي
ببخشيد دوستان اين پست طولاني شد قول ميدم زود به زود بيام بنويسم
عکسها در ادامه مطلب:
ش
ادامه مطلب
پازل ۲ تکه کتابهای خانمی
خمیر بازی خانمی
بله برون این لباس هم خاله برات از کرج آورده سوغاتی دستش درد نکنه