21 ماهگی _ مراسم شیر خوارگان حسینی
سلام بهونه قشنگ من برای زندگی
وقتی که پاتو گذاشتی روی این زمین خاکی
تموم گل های عالم شدن از دست تو شاکی
خدا هم هواتو داشته ، تو رو با گلا سرشته
با تو دنیای پر از درد ، واسه من مثل بهشته
روز میلادت مبارک عزیزترینم .
ای مهربانترین یکم آذر ۲۱ ماهه شدی
ماه به ماه که میگذره بزرگتر میشی خانم تر میشی چیزهای تازه یاد میگیری
چند تا شعر یاد گرفته دخملم وقتی یاد گرفتی مامانی چلوندمت اینقدر بوست کردم که نگو
مامان آرمیتا مامان
یه توپ دارم گلگلیه
سرخ و سفید آبیه
میزنم زمین هوا میره
نمیدونی تا کجا میره
من این توپ نداشتم
مشقام خوب نوشتم
بابام بهم عیدی داد
یه توپ گلگیه داد
بارون میاد نم نم
پشت خونه عمه م
عمه م عروسی داره
دم خروسی داره
تاب تاب عباسی
خدا منو نندازی
اگر میخوای بندازی
تو بغل مامان بندازی
آرمیتا گل است لاله لنگه داره نداره
هر موقع میپرسم اسمت چیه میگی آمیتا
چون تو خونه صدات میزنم نفسم عزیزم عشقم تو هم اومدی به مامانی گفتی نفسم
نمیدونی چه حسی داشتم اون موقع فشارت دادم بوسه باران شدی
خیلی از کلمات یاد گرفتی هر روز با یک کلمه جدید سوپرایزمون میکنی
خیلی از اسم ها را یاد گرفتی هر چی بهت میگیم مثل طوطی تکرار میکنی
فداااااااااااااای عششششق زندگییییییییییییم بششششم
کسی دست به وسایلت میزنه میگی نکن اینقدر قشنگ میگی
باباجون و مامانجون هم یاد گرفتی نمیدونی چه ذوقی میکند بابابزرگ ها و مادربزرگات
برده بودمت تو حیاط بازی کنی رفتی پیش دستشویی گفتی دستشویی
چندکلمه از شیرین زبونیهای قند عسل :
چوب شور : آب شور شیرینی : ارینی کنترل : کوتولور
احمد - محمود -نادر - لیلا - وحید - عاطفه (عاتته) - آزیتا - الهام - زهرا - طاها- پریسا -و....
در دفتر گل، ورق ورق گوهر بود
از اشک، سرانگشت نگاهم تَر بود
چیزی که به من توان زاری میداد
قنداقة خونـین عــلیاصغــر بــود
امروز صبح ساعت ۸:۳۰ بیدار شدی با مامانجون رفتیم همایش شیر خوارگان حسینی
هوای امروز بارونی بود خیلی جمعیت زیادی آمده بودن کمی خیس شدی گلم
امسال دومین سالی بود شرکت میکردی پارسال ۱۰ ماهه بودی گلم
خدا را شکر اصلا اذیتم نکردی فقط آخرش دیگه خوابت میامد بهانه گیر شدی
برای تمام نی نی ها دعا کردیم همیشه سالم و سلامت سایه پدر و مادرشان بالای سرشان باشد
عکسها در ادامه مطلب:
ادامه مطلب
قربون اون دست های کوچکت بشم انشالله علی اصغر در تمام مراحل زندگیت پشت و پناهت باشه
دختر گلم در حال سینه زدن
برگشتن آمدیم خانه مامانجون مامانی چند تا عکس ازت گرفتم
آرمیتا گلی زیر بارون با چتر