بابایی مهربان
سلام دختر زیبایم امروز خیلی خوشحالم چون عکسای شما آپلود شده
دست بابا آرش درد نکنه دیشب تا ساعت ۲ خونه باباجون اینا بودیم
وقتی آمدیم بابا آرش یادم دادکه چه جوری حجم عکسهایت را کم کنم
امروز ظهر که از سر کار آمد عکسهای دختر گلمون را آپلود کرد
خیلی خوشحال بودیم من و بابایی که عکسهای زیبایت را در وب سایتت گذاشتیم
بابایی مهربان یک پرینتر گرفته عکسهای گلی روی برگه های مخصوص عکس چاپ کرده
به دیوار اتاق دخمر گذاشته آرمیتا وقتی عکساشو میبینه کلی میخنده و حرف میزنه باهاشون
بابای مهربانم خیلی دوستت دارم
نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم تیر 1390ساعت 5:32 بعد از ظهر توسط مامان آرمیتا|
آرشيو نظرات
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی