آرمیتاآرمیتا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

خاطرات آرمیتا دختر گلم

تولد 2 سالگی گل زندگیم

1391/12/22 19:34
نویسنده : مامان آرمیتا
488 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

شکلک های شباهنگ Shabahang- Birthday: 3

تولدت مبارک تک بهار زندگیم

 

دختر زیبایم چقدر زود گذشت این۲۳ماه  که هر لحظه با تو بودن برام دنیایی ارزش داشت

انگار همین دیروز بود تو فصل زیبای زمستون به دنیا اومدی با حضورت گرما را به خونه آوردی

دخترم ،آرميتا عزيزم تو يک هفته زودتر از زماني که تعيين شده بود پا به اين دنيا گذاشت

تا اينکه بالاخره ساعت 7 صبح روز يکشنبه 1 اسفند ماه در بيمارستان اميرالمومنين به دنيا آمدي 

در هنگام تولدت به هوش بودم و اولين نفري بودم که صدا ي زيبايت را شنيدم

بعد خاله ماماني آرميتا را نشانم دادنميدوني چه حس زيبايي بود حس مادر شدن

بعد خاله شما را برد نشان بابايي و مامانجوني داد بابايي مثل من احساس خوشحالي ميکرد

 و حس پدر شدن را تجربه کرد  دست کوچولویت را تو دستش گرفت و دخمل طلا را بوسید

تو خيلي ناز و سفيد و خوشگل بودي تو معجزه خدا هستي

احساس کردم خدا يه هديه زيبا براي ما فرستاده چون اون شب تولد حضرت محمد و شب باروني بود

 شب نعمت و رحمت الهي ۱۶ ربیع الاول به دنیا اومدی

با اومدن تو به اين دنيا خانواده امان 3 نفره شد و گرمي و مهر خاصي وارد خانه امان شد

 

در همين ساعت و همين لحظه با تمام عشقم مي بوسمت و دوستت داريم عشق زندگیم

 

قشنگ ترین صدای زندگی تپش قلب توست

با شکوه ترین روز دنیا تولد توست پس برای

من بمان و بدان که عاشقانه دوستت دارم

 


 

 

میخوایک کم کم از بلاگفا خداحافظی کنیم بریم تو نی نی وبلاگ متاسفانه تمام عکسهایت پاک شده در بلاگفا به خاطر همین زمان میبره تا انتقال بدم انشالله تا چند روز آینده میایم تو نی نی وبلاگ

 

جونــم

نفســــــــــــــم

عمـــــــــــــــــــــرم

عشقـــــــــــــــــــــــــم

همه زندگیــــــــــــــــــــــم

 

فقط اومدم بگم :

ممنونــم که هستـی...

ممنون که منو برای مـــادر بودنت انتخاب کردی .

ممنون که به زندگیم نور بخشیدی.

 

جونم به جونت بسته اس عسلـــم .

2 سالگیت خیـــلی مبارک گل نازم

 

 وقتی که پاتو گذاشتی روی این زمین خاکی

تموم گل های عالم شدن از دست تو شاکی

خدا هم هواتو داشته ، تو رو با گلا سرشته

با تو دنیای پر از درد ، واسه من مثل بهشته

روز میلاد تو مبارک عزیزترینم

 

 

 

انشالله بعدا میام عکسهایت میزارم تولدت هم به خاطر سرماخوردگیت به جمعه آینده موکول شد

انشالله بهتر بشی تا بریم آتلیه بمیرم برای دخترم تمام دور بینیش زخم شده

اما دختر صبورم هیچی نمیگه دعا کنید هر چه زودتر دخترم خوب بشه

[ سه شنبه یکم اسفند 1391 ] [ 7:13 قبل از ظهر ] [ مامان آرمیتا ] [ 37 نظر ]
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)