بدون عنوان
رفتیم ماهشهر خونه خاله سلامی به گرمی خورشید درخشان روز چهارشنبه ۶ دی ماه بردمت دکتر به خاطر اینکه میخوام از شیر بگیرمت باید چیکار کنم نیاز به ویتامینه خاصی داری یا نه دکتر گفت باید خیلی زودتر اینا میگرفتیش برات یه شربت داد برای شیر گرفتن گفت یه هفته فقط ظهرها و هفته بعد شب ها و هفته سوم دیگه نباید بخوری اینقدر دلم سوخت ناراحت شدم با اینکه میدونم به صلاحت هست نخوری اما دلم نمیاد وزنت ۹ کیلو بود باید در یک سالگی این وزن داشته باشی انشالله هر چه زودتر اشتهایت خوب بشه روز پنجشنبه ۷ دی ماه برای ناهار رفتیم خونه مامانجون مامان کمی ناهار خوردی با بچه ها بازی کردی اصرار میکردی بری حم...
نویسنده :
مامان آرمیتا
19:03