رفتیم دزفول و عقد کنان
رفتیم دزفول و عقد کنان سلام به گل خونه ما روز پنجشنبه ظهر ساعت ۳ بود حرکت کرديم به سمت دزفول باران شديدي ميامد از صبح قربونت برم تو هم وسط نشستي برات کمربند ايمني بستم نشستي براي خودت پفيلا و چيپس خوردي بعد اومدي تو بغل ماماني خوابيدي ساعت۵:۳۰ دزفول بوديم اونجا با بچه ها بازي کردي بعد آماده شديم رفتيم خونه عروس چون عقد کنان پسرعمو بابايي بود صادق و نوشين جان پيوندتان مبارک انشالله در کنار هم ساليان سال خوشبخت باشيد خيلي خوش گذشت از دخمل طلا چند تا عکس گرفتم بعد خوابيدي بعد که بيدار شدي انگار شارژ شده بودي يه عالمه تو بغل بابايي رقصيدي دست ميزدي همش ميگفتي علوسه علوسه قربو...
نویسنده :
مامان آرمیتا
19:25